آیا می دانید تجویز سمعک در نوزادان و کودکان کم شنوا از چه سنی واجب است؟
همان طور که می دانید قسمت های مختلف مغز و سیستم شنوایی انسان با سرعت متفاوتی رشد می کنند. سیر تکامل سامانه ی شنیداری انسان از بخش های پایین تر (یعنی از قسمت ساقه مغز) به سمت مراکز بالاتر (یعنی نواحی زیر قشری و کورتیکال) می باشد. در امر تکامل و رشد سیستم عصبی شنیداری انسان پس از تولد سه مکانیسم: میلینیزه شدن (Myelination), شاخه دار شدن (Arborization), و زایش سیناپس (Synaptogenesis), نقش اساسی دارند. عدم میلینیزاسیون کامل فیبرهای عصبی، موجب کندی در سرعت هدایت عصبی سیگنال های شنوایی شده و نتیجه آن محدودیت در پردازش اصوات خواهد بود.
یک فیبر عصبی میلینیز شده می تواند تا 100 متر در ثانیه سرعت هدایت عصبی داشته باشد، در حالی که سرعت هدایت عصبی یک فیبر عصبی غیرمیلینیزه کمتر از 2 متر در ثانیه می باشد.
همچنین شاخه شاخه شدن های رشته های دندریت و آکسون در عصب، برای عملکرد گروهی نورون ها مهم و حیاتی است. معمولاً هرچه سلول عصبی رشد یافته تر باشد، میزان انشعابات آن وسیع تر است. در اولین سال زندگی معمولاً یک نورون قشری با حدود ده هزار نورون دیگر از طریق انشعابات دندریت و آکسون ارتباط می یابد و این شاخه شاخه شدن ها برای چندین سال به صورت تصاعدی تداوم خواهد داشت و مهمترین نکته این است که بزرگترین تغییرات در جهت شاخه شاخه شدن و تکامل دندریت ها در ماه ها و سال های اولیه ی تولد و به دنبال رسیدن تحریکات صوتی به آن ها و عبور مداوم این تحریکات از مسیر عصبی رخ می دهد.
از سوی دیگر همان طور که می دانیم ایجاد تحریکات الکتریکی در آکسون ها که اغلب به دنبال تحریکات خارجی حاصل می شود، برای زایش سیناپس ها (که نقش عمده ای در ایجاد پتانسیل عمل عصب دارند) حیاتی است. بنابراین تحریک صوتی سامانه شنیداری نوزاد و عبور مداوم محرکات صوتی از مسیر عصب شنوایی نوزاد، پایه و اساس ایجاد و زایش سیناپس ها در مسیر سامانه عصبی - شنیداری است.
تأثیرات محرومیت شنیداری:
اگر محرکات شنوایی در زمان مناسب و به میزان کافی از مسیر سامانه ی شنیداری انسان عبور نکند، توسعه ی ساختاری و عملکردی سیستم مرکزی شنوایی به حداثر قابلیت خود نخواهد رسید. در اثبات این امر آزمایشات و بررسی های زیادی بر روی حیوانات انجام گردیده است.
در برخی از این آزمایشات، پس از بین بردن قسمت حلزون شنوایی حیوان، مشخص شد که نورون های هسته های شنوایی و انتهاهای سیناپتیک آن تحت تاثیر قرار گرفتند.
همچنین با بررسی های به عمل آمده و تحقیقات انجام شده، مشخص شد که با قطع عصب شنوایی در حیوانات، بارزترین تغییرات در هسته های شنوایی ساقه مغز اتفاق می افتد.
در آزمایشی دیگر با از بین بردن نسبی شنوایی در جوجه بوسیله ی تخلیه ی مایع گوش داخلی جوجه، تعداد متوسط هسته های ساقه ی مغز به طور جدی کاهش یافت.
معتقدند که کودکانی که در ماه ها و سال های اولیه ی تولد دچار عفونت های متعدد و طولانی گوش میانی می شوند، به دلیل محرومیت شنوایی ایجاد شده در اثر عفونت، می توانند به درجاتی از مشکلات پردازشی شنوایی دچار شوند.
به طور خلاصه آن چه که امروزه قویاً به اثبات رسیده است این است که محرومیت شنیداری می تواند تأثیرات مخرب و غیر قابل جبرانی بر رشد سیستم شنوایی مرکزی به جای گذارد.
پس آن چه که مسلم است چنانچه طفلی از اوان تولد (به هر دلیل) دچار افت شنوایی باشد، این محرومیت شنوایی را بلافاصله پس از کشف و اثبات آن باید با تحریک صوتی مناسب برطرف نمود تا باعث تغییرات مخرب در سیستم شنوایی مرکزی وی نشده و بعلاوه با ایجاد تحریکات شنیداری مناسب موجبات رشد کامل سامانه ی عصبی – شنیداری وی را فراهم آوریم.
توجه داشته باشید که اگر کودکی کم شنواست، تقویت شنوایی را برای او باید از همان ماه های اولیه ی تولد شروع نماییم و در صورت اثبات کم شنوایی در یک طفل باید «تجویز سمعک مناسب» و ایجاد تحریک شنوایی را از همان سنین پایین بلافاصله شروع کرد و هیچ وقت صبر نکنیم تا وی بزرگتر شود. چرا که در آن صورت اگر تحریک شنوایی در زمان مناسب و حساس (Critical Period) اتفاق نیفتد، به دلیل محرومیت شنیداری و ناکافی بودن تحریکات شنوایی، ارتباطات عصبی مناسب هم در مسیر سامانه عصبی – شنیداری وی شکل نخواهد گرفت و عواقب این امر واقعاً جبران ناپذیر خواهد بود.